{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
wear down
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فرسوده کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فرسودن
۱
۱
[General]
[... عمومی ...]
از پادر آوردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
خسته کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
از پا درآوردن
معنی wear down, معنی صثشق یخصئ, معنی wear down, معنی اصطلاح wear down, معادل wear down, wear down چی میشه؟, wear down یعنی چی؟, wear down synonym, wear down definition,
معنی plaid
,
ترجمه plaid
به فارسی,
معنی snow blindness
,
ترجمه snow blindness
به فارسی,
معنی indorser
,
ترجمه indorser
به فارسی,
معنی راشی
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی